اپیزود دهم: چطور افراد با تجربه ما را فریب می دهند؟

خلاصه کل این اپیزود در یک خط! خیلی‌ها ادعا میکنن فلان کار رو ما تجربه کردیم. ولی مشکل تجربیاتشون رو نمیدونن. یکی از اصلی‌ترین مشکلات تجربه برمیگرده به مغالطه کلاه گیس.

توجه! این قسمت ششم از مجموعه تفکر علمی است!

قسمت اول تفکر علمی: علم مزخرف میگه! دارو گیاهی

قسمت دوم تفکر علمی: توضیح نده! (تفاوت استدلال و تبیین)

قسمت سوم تفکر علمی: هفت گناه حافظه

قسمت چهارم تفکر علمی: تلقین!

قسمت پنجم: از قتل در تهران تا کارما و تناسخ!

 

کلاه گیس، تجربه و فریب: چطور گول نخوریم؟ 🤔

یه موزیک باحال داشتم گوش می‌دادم که یهو… 💡 ایده این شروع متفاوت پادکست به ذهنم رسید!

سلام رفقا! 👋 امیدوارم حالتون عالی باشه. 😊

تو اپیزود دهم پادکست “تفکر علمی”، قراره حسابی مغزتون رو قلقلک بدیم و با هم یه سفر هیجان‌انگیز به دنیای مغالطه‌ها داشته باشیم. 🚀 این اپیزود، ادامه مجموعه تفکر علمی‌مونه و بهتون پیشنهاد می‌کنم قسمت‌های قبلی رو هم گوش بدید تا مطالب قشنگ تو ذهنتون جا بیفته. 😉

قبلاً از معایب حافظه گفتیم و اینکه نباید زیاد به تجربیاتمون اتکا کنیم. حالا وقتشه ببینیم این تجربه چه بلایی سرمون میاره و چطور بعضی‌ها با استفاده از همین تجربه، ما رو فریب می‌دن! 😈

تو این اپیزود، قراره یاد بگیریم چطور فریب آدم‌های باتجربه و حتی فریب خود تجربه رو نخوریم!  می‌پرسید چطوری؟ خب، باید اول با مغالطه کلاه گیس و مغالطه توسل به تجربه آشنا بشیم. 🤓

آماده‌اید؟ پس بزن بریم! 😎

مغالطه کلاه گیس و اطلاعات ناقص 🤯

یه مثال معروف هست که میگه: “من تو تشخیص کلاه گیس تخصص دارم! 😎 هر کی کلاه گیس بذاره، سریع می‌فهمم.”

حالا اگه ازش بپرسیم از کجا معلوم؟  میگه: “بابا من کلی تجربه دارم! 👨‍🦳 هزار تا کلاه گیس رو تا حالا تشخیص دادم!”

قصه از همینجا شروع میشه!  این حرف، یه جور مغالطه‌ست به اسم “مغالطه کلاه گیس”! 🤯

چرا مغالطه؟  چون فقط به اون کلاه گیس‌هایی اشاره می‌کنه که تشخیص داده، نه اونایی که تشخیص نداده! 🙈 به عبارتی، یه طرف اطلاعات وجود نداره و اطلاعاتش ناقصه!

این یعنی چی؟  یعنی تجربه، مثل یه الاکلنگ می‌مونه که یه طرفش اطلاعات ماست و طرف دیگه، اطلاعاتی که نداریم. ⚖️ اون طرفی که اطلاعات داریم، سنگین‌تره و ما فقط از همون طرف حرف می‌زنیم.

چند تا مثال باحال:

  • زن و شوهر:  خانمه میگه من 60% کارهای خونه رو انجام می‌دم، آقا هم میگه من 60% کارها رو انجام می‌دم! 🤨 خب، اینجوری که حساب کتاب نمی‌شه!
  • فوتبال:  هر تیمی فکر می‌کنه 70% مالکیت توپ رو داشته!  در حالی که دوربین‌ها و ابزار دقیق نشون می‌دن اینطور نیست.
  • پزشک:  یه پزشک، فقط بیمارایی رو می‌بینه که میان مطب. اونایی که خوب شدن یا فوت شدن و دیگه نیومدن چی؟ 🤔 اینجا تجربه پزشک ناقصه!

حالا یه بازی: 🎮

10 تا کلمه می‌گم، ببینید چندتاشو یادتون می‌مونه:  دریا، خانه، هواپیما، کتاب، نور، کفش، باران، کوه، ماشین. 🚗

(یه موزیک کوتاه) 🎶

خب، چندتا یادتون بود؟ 🤔 احتمالاً کلماتی مثل سیب، ماشین، باتری و موسیقی رو بهتر یادتونه. 😉 به این میگن “ریکال بایاس” یا سوگیری یادآوری. 🧠

مغالطه توسل به تجربه: وقتی داستان‌ها گولمون می‌زنن! 🤥

یه وقتایی، یه داستان یا تجربه شخصی، چنان ما رو تحت تاثیر قرار می‌ده که دیگه دنبال دلیل و منطق نمی‌گردیم! 🤯 به این میگن “مغالطه توسل به تجربه”.

چند تا مثال آشنا:

  • تصادف: 🚗 “فلانی کمربند بسته بود، تو تصادف مرد! 💀 پس من کمربند نمی‌بندم!” 🤪
  • زیبایی: 🤳 عکس‌های قبل و بعد عمل زیبایی! 📸 “وای چه عالی شده! منم می‌رم عمل می‌کنم!”  (در حالی که ممکنه کلی عوارض داشته باشه که بهمون نمی‌گن! 🤫)
  • سیگار: 🚬 “پدربزرگم 90 سالشه، روزی یه پاکت سیگار می‌کشه، هیچیشم نشده!”  (آمار سرطان ریه چی میگه؟ 🫁)
  • گوشی: 📱 “شیائومی هنگ می‌کنه! 😠” (در حالی که ممکنه فقط گوشی اون شخص مشکل داشته باشه!)
  • قانون جذب:  “به هر چی فکر کنی، همون میشه!” (واقعاً؟ پس چرا مشکلات مردم آفریقا حل نمیشه؟ 🤷‍♀️)

کی به تجربه اعتماد نکنیم؟ 🤔

  • تصمیم‌گیری برای جمع: مثلاً تصمیم در مورد واکسیناسیون یا قوانین یه کشور. 💉
  • درمان‌های پزشکی:  تجربه شخصی، جایگزین علم و تحقیقات نمیشه! 🔬
  • تصمیمات مهم:  هر جا که تصمیم ما، عواقب بزرگی داره.
  • قضاوت افراد:  “یه نفر تو فلان شهر بهم بد آدرس داد، پس همه مردم اون شهر بدن!” 😠

چطور از تجربه درست استفاده کنیم؟ 🤔

  • یادگیری مهارت:  تجربه برای یادگیری مهارت‌هایی مثل دوچرخه‌سواری خوبه، ولی برای خلبانی جت، باید آموزش دید! ✈️
  • تشخیص بیماری: تجربه پزشک در تشخیص بیماری‌ها مهمه، ولی درمان باید بر اساس علم باشه.
  • نقد تجربه: هم خودمون و هم دیگران، تجربیاتمون رو نقد کنیم تا سوگیری‌هامون رو بشناسیم.
  • ترکیب تجربه با علم:  برای تاثیرگذاری بیشتر، می‌تونیم از تجربه در کنار آمار و ارقام استفاده کنیم. (مثلاً به جای گفتن “44% افزایش احتمال زنده موندن با کمربند”، داستان یه تصادف رو تعریف کنیم.)

خلاصه:

تجربه، یه ابزار قدرتمنده، ولی نباید بذاریم گولمون بزنه! 😈 با تفکر انتقادی و شناخت مغالطه‌ها، می‌تونیم از تجربه به درستی استفاده کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم. 😊

پیشنهاد:

  • حتماً اپیزود دهم پادکست “تفکر علمی” رو گوش بدید! 🎧
  • کتاب‌های “پرسیدن سوالات به جا” و “چطور در مورد چیزهای عجیب و غریب بیاندیشیم” رو بخونید. 📚
  • همیشه از خودتون بپرسید: “سند چی هست؟” 🧐
  • اگه می‌خواین تجربیاتتون رو به دیگران منتقل کنید، جاهایی که نظر متخصص مهمه، حتماً بگید از متخصص هم نظر بگیرن. 👍 (مثلاً تو حوزه درمان)

یه نکته مهم:

هر طبی که راه بندازین، احتمالاً موفق می‌شین!  چرا؟ چون فقط کسایی که نتیجه گرفتن میان تجربه‌شون رو می‌گن! 🗣️ یادتون باشه 40% بیماری‌ها خود به خود خوب می‌شن! 😉

و در آخر…

مرسی که تا اینجا با من همراه بودین!  امیدوارم این مقاله بهتون کمک کنه که گول کلاه گیس‌ها و داستان‌ها رو نخورید و با تفکر انتقادی، تصمیمات بهتری تو زندگیتون بگیرین. 😎

راستی! یادتون نره پادکست “رفتار” رو دنبال کنید! 😉

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up